ای برادر عازم میدان جنگم با تفنگم با تفنگم
ای برادر عازم میدان جنگم با تفنگم با تفنگم
ای برادر عازم میدان جنگم با تفنگم با تفنگم
تا بتازم قلب دشمن با تفنگم با تفنگم
ای برادر عازم میدان جنگم با تفنگم با تفنگم
گر پدر روزی ز من رنجیده گشتی خاطرت آزرده شد از طفل خامت
کن حلالم ای پدر من رهسپارم رهسپارم رهسپارم
ای برادر عازم میدان جنگم با تفنگم با تفنگم
تا بگیرم انتقام صد نهالم آه و بغض و آرزوی صد جوانم
لاله افشان می کنم با جسم و جانم رهسپارم با تفنگم
ای برادر عازم میدان جنگم با تفنگم با تفنگم
ای که هرکس عشق تو در سر دواند ای که عاشق می شوی بر جسم و جانش
پیش خود خوانی همه نقش و روانش رهسپارم با تفنگم
ای برادر عازم میدان جنگم با تفنگم با تفنگم
مادر امشب بوسم آن دستان گرمت بوسه افشان می کنم رخسار زردت
گریه گربهرم کنی قلبم برنجد رهسپارم با تفنگم
ای برادر عازم میدان جنگم با تفنگم با تفنگم