از سینه ی پر جوشش چاووش می خیزد صلا گر عاشقی هم گام شو با راهیان کربلا
از سینه ی پر جوشش چاووش می خیزد صلا گر عاشقی هم گام شو با راهیان کربلا
از سینه ی پر جوشش چاووش می خیزد صلا گر عاشقی هم گام شو با راهیان کربلا
برگیر زاد و راحله همراه شو با قافله کاین راهیان یک دله پویند راه ابتلا
از سینه ی پر جوشش چاووش می خیزد صلا گر عاشقی هم گام شو با راهیان کربلا
پر می کشد بر سینه دل پر می کشد بر سینه دل با بانگ چاووش متصل با بانگ چاووش متصل
آتشد فتد بر آب و گل آتشد فتد بر آب و گل از گرمی شور ولا از گرمی شور ولا
از سینه ی پر جوشش چاووش می خیزد صلا گر عاشقی هم گام شو با راهیان کربلا
دل در لهیب این نوا دل در لهیب این نوا ماند به کاه و کهربا ماند به کاه و کهربا
سوزد ز پاکی و صفا سوزد ز پاکی و صفا با عشق چون شد مبتلا با عشق چون شد مبتلا
از سینه ی پر جوشش چاووش می خیزد صلا گر عاشقی هم گام شو با راهیان کربلا
چاووش بردارد خروش چاووش بردارد خروش کی زائر احرام کوش کی زائر احرام کوش
وقت است همت کن بکوش وقت است همت کن بکوش بگزین برای تن بلا بگزین برای تن بلا
از سینه ی پر جوشش چاووش می خیزد صلا گر عاشقی هم گام شو با راهیان کربلا
بگذر ز مرز ما و من بگذر ز مرز ما و من جان کن رها از هر ستم جان کن رها از هر ستم
خود را به بحر لا فکن خود را به بحر لا فکن تا برخوری شهد ولا تا برخوری شهد ولا
از سینه ی پر جوشش چاووش می خیزد صلا گر عاشقی هم گام شو با راهیان کربلا
ای راهی بیدار دل ای راهی بیدار دل آمال دنیایی بهل آمال دنیایی بهل
باخیل حق شو متصل باخیل حق شو متصل تا در جهان یابی بقا تا در جهان یابی بقا
از سینه ی پر جوشش چاووش می خیزد صلا گر عاشقی هم گام شو با راهیان کربلا
ما را حسین الگو بود ما را حسین الگو بود مشی و مسیر و خو بود مشی و مسیر و خو بود
با کربلای او بود با کربلای او بود تطبیق ما را جبهه ها تطبیق ما را جبهه ها
از سینه ی پر جوشش چاووش می خیزد صلا گر عاشقی هم گام شو با راهیان کربلا
از عاشقان اخلاص بین از عاشقان اخلاص بین اخلاص بین احساس بین اخلاص بین احساس بین
جان بر کفان خاص بین جان بر کفان خاص بین نسبت به شاه کربلا نسبت به شاه کربلا
از سینه ی پر جوشش چاووش می خیزد صلا گر عاشقی هم گام شو با راهیان کربلا
شاعر: عبدالحسین عتیق بهبهانی
